تحولات منطقه

بازار جهانی طلا در نیمه دوم سال ۲۰۲۵ زیر سایه شوک‌های ژئوپلیتیکی، بحران بدهی دولت آمریکا و بلاتکلیفی سیاست‌های پولی، وارد مرحله‌ای از بی‌ثباتی ساختاری شده که اقتصاددانان آن را کم‌سابقه‌ترین موج هراس مالی از دهه ۱۹۷۰ تا کنون می‌دانند.

جنون جهانی طلا
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

در حالی‌که فدرال‌رزرو برای مهار تورم، نرخ بهره را در سطوح بالا نگه داشته و کاخ سفید با بحران سقف بدهی درگیر است، بانک‌های مرکزی جهان در ۱۸ ماه گذشته بیشترین حجم خرید طلا از زمان «نیکسون شاک» یعنی لغو پشتوانه دلاری (۱۹۷۱) را ثبت کرده‌اند. بر اساس گزارش تازه شورای جهانی طلا، تا پایان سه‌ماهه سوم ۲۰۲۵ مجموع خرید خالص به حدود ۷۱۵ تن رسیده و حجم کل ذخایر رسمی از ۳۸ هزار و ۳۰۰ تن گذشته است.

دلار در پایین‌ترین رقم تاریخی ذخایر ارزی

چین، لهستان، هند، ترکیه، قطر و سنگاپور در صدر این موج خرید قرار دارند. چین برای بیست و هفتمین ماه پیاپی خریدار خالص مانده و اکنون بیش‌از ۲ هزارو۳۵۰ تن طلا در اختیار دارد. درخور توجه است که در همین فاصله، پکن سهم دلار را در ذخایر ارزی‌اش به پایین‌ترین حد ۱۰ سال اخیر کاهش داده است. اکنون دلار کمتر از ۵۴درصد ذخایر ارزی رسمی جهان را تشکیل می‌دهد که پایین‌ترین رقم تاریخی در ۵۰ سال اخیر است.

در حالی که میانگین نرخ طلا میان ۴هزارو۲۵۰ تا ۴هزارو۳۱۰ دلار نوسان دارد، افکار عمومی می‌پرسند آیا پشتِ صعود تاریخی طلا، سایه‌ جنگی در راه است؟ پاسخ داده‌ها «نه الزاماً» است؛ اما بازار همواره زودتر از سیاست، نشانه بحران را بو می‌کشد. نمودارهای طلا، به تعبیر اقتصاددانان رفتاری، پیش‌نویس ترس آینده‌اند. هر صعود فلز زرد پیش از وقوع آشوب، منعکس‌کننده فرسودگی اعتماد به نظم فعلی اقتصاد بین‌الملل است.

از کاهش بازده واقعی تا جنگ پولی پنهان

بررسی‌ها نشان می‌دهد نرخ بازده واقعی اوراق خزانه (با کسر تورم) اکنون برای سومین ماه متوالی منفی است. این یعنی سرمایه‌گذاران جهانی حاضر نیستند به ایالات متحده حتی با بهره مثبت هم اعتماد کنند. وقتی بدهی دولت آمریکا به بیش از ۳۵ تریلیون دلار رسیده و تنها بهره سالانه آن از مجموع بودجه نظامی چین فراتر رفته، طبیعی است که دارندگان ذخایر رسمی به سمت دارایی‌های غیر تحریم‌پذیر هجرت کنند.

از سوی دیگر هرگاه آمریکا از ابزار ذخایر برای تنبیه سیاسی استفاده می‌کند (از روسیه تا ایران و ونزوئلا)، جهان یک گام دیگر به سوی «پسا دلار» حرکت می‌کند. به همین دلیل، طلا تبدیل به عنصر اصلی تسویه در پیمان‌های غیردلاری مانند بریکس و ترتیبات پولی آسیایی شده است. روسیه و چین همزمان با توسعه سامانه پرداخت مستقل، طلا را به پشتوانه فنی تسویه‌های دوطرفه تبدیل کرده‌اند.

برای کشورهای نوظهور، خرید طلا دیگر انتخاب نیست؛ بخشی از راهبرد بقاست. ایران نیز، با وجود محدودیت‌های مالی، حدود ۸درصد از ذخایر خارجی خود را در قالب طلا نگه می‌دارد، در حالی‌که ترکیه این سهم را به بیش از ۲۰درصد رسانده است. معنا روشن است در نظم بی‌اعتماد، هر کشور تا حد توان به دارایی‌ِ غیرقابل مصادره پناه می‌برد.

تبدیل تصمیم‌های سیاسی به پالس‌های مالی

جنون جهانی طلابه‌گفته دکتر رضا غلامی، اقتصاددان، التهاب کنونی بازار طلا از خود سیاست اقتصادی آمریکا نشئت می‌گیرد؛ جایی که تصمیم‌های سیاسی به پالس‌های مالی بدل شده‌اند و فدرال‌رزرو به‌جای تنظیم ثبات، درگیر مدیریت پیامدهای سیاسی است.

او توضیح می‌دهد: در دنیا برخی دارایی‌ها همیشه در برابر تورم پناهگاه‌اند چون کمیاب و دارای ارزش ذاتی‌اند. طلا در یک دهه گذشته چند برابر رشد کرده و در ماه‌های اخیر به‌شدت صعودی شده است. علت اصلی این جهش رفتار اقتصادی ایالات متحده است؛ کشوری که خود را وارد جنگی کرده که هم تجاری است، هم اقتصادی و هم نظامی و تا حدی بحران هویتی دارد. اگرچه تلاش می‌کند اقتصادش را قوی نشان دهد، اما سیاست‌هایش ازجمله جنگ تعرفه‌ای و حمایت‌گرایی افراطی به کاهش تجارت جهانی و رکود سرمایه‌گذاری منجر شده است. در چنین فضایی سرمایه‌ها از تولید فاصله می‌گیرند و به سمت طلا می‌روند.

شکل‌گیری بلوک‌های اقتصادی مستقل

او ادامه می‌دهد: عامل دوم، فشار سیاسی برای کاهش نرخ بهره در آمریکاست. این اقدام، اوراق قرضه را بی‌رمق کرده و بانک‌های مرکزی را به سمت دارایی‌های امن‌تر مانند طلا سوق داده است. اکنون بسیاری از بانک‌های مرکزی به جای اوراق خزانه دلار، در حال خرید سیستماتیک طلا هستند.

غلامی عامل سوم را شکل‌گیری بلوک‌های اقتصادی مستقل می‌داند. در آسیا و آمریکای لاتین پیمان‌هایی در حال گسترش است که از مدار دلار دور می‌شود. کشوری که سهم بالایی از ذخایرش را به دلار اختصاص داده، در معرض تضعیف مستمر ارزش آن قرار می‌گیرد؛ بنابراین بانک‌های مرکزی به‌ناچار وزن طلا را در سبد ذخایر خود افزایش می‌دهند.

وقتی آمریکا به چین بدهکار است

وی می‌افزاید: چین بزرگ‌ترین دارنده اوراق خزانه آمریکاست؛ حدود ۸۶۰ تا ۹۰۰ میلیارد دلار. به‌عبارتی آمریکا به چین بدهکار است و هر سال بابت آن سود می‌پردازد. اگر جنگ تجاری شعله‌ور شود، چین می‌تواند با فروش بخشی از این اوراق سیگنال منفی سنگینی به دلار وارد کند. چنین اتفاقی می‌تواند ارزش دلار را پایین بیاورد و موج جدیدی از بی‌اعتمادی ایجاد کند. گزارش‌هایی وجود دارد که چین و روسیه بخشی از اوراق خود را فروخته‌اند و همزمان ذخایر طلایشان را بالا برده‌اند.

غلامی با اشاره به اثرات سیاسی این روند می‌گوید: بانک‌های مرکزی جهان عملاً وارد رقابت تسلیحاتیِ مالی شده‌اند. هرچه ذخیره طلا بیشتر، قدرت چانه‌زنی در بحران‌های آینده قوی‌تر. از طرفی، تجربه بلوکه‌شدن دارایی روسیه نشان داد دارایی‌های مالی در لحظه می‌تواند از اختیار کشور خارج شود، ولی شمش طلا در خزانه می‌ماند و تحریم‌بردار نیست.

او تأکید می‌کند: تا وقتی تنش‌های ژئوپلیتیکی و بدهی‌های آمریکا ادامه پیدا کند، این روند معکوس نمی‌شود. شاید رشد قیمت در کوتاه‌مدت کُند شود، اما بازگشت به نظم دلاریِ گذشته بعید است. دنیا فهمیده است در نظام مالی فعلی امنیت وجود ندارد و تنها دارایی فیزیکی واقعی می‌تواند بقای حاکمیت اقتصادی را تضمین کند.

حرکت دارایی‌ها به‌سوی وجه فیزیکی و ایمن اقتصاد

جنون جهانی طلامحمدرضا فلفلانی، تحلیلگر بازار طلا و ارز در گفت‌وگو با قدس افزایش اخیر قیمت جهانی طلا را نه ناشی از تحولات مقطعی؛ بلکه برخاسته از انباشت نااطمینانی در اقتصاد جهان دانست.

به‌گفته‌ی او، طلا زمانی به دارایی مورد تقاضا تبدیل می‌شود که ریسک‌ها و ابهام‌های کلان در اقتصاد جهانی تشدید شده باشند. فلفلانی تأکید می‌کند: این نااطمینانی‌ها هم می‌تواند پیامد بحران‌های اقتصادی باشد و هم خود زمینه‌ساز بحران‌های تازه‌تر؛ ازجمله بحران بدهی، جنگ‌های تجاری و اقتصادی یا حتی تنش‌های نظامی که هر سه شاخه‌ اصلی رفتار سرمایه محسوب می‌شوند.

او توضیح می‌دهد: افزایش تقاضای طلا عمدتاً از سوی نهادهای مالی و بانک‌های مرکزی شکل می‌گیرد، نه از سمت مصرف خانگی یا صنایع زینتی. از نگاه فلفلانی، آنچه در بازار جهانی رقم خورده «حرکت سرمایه‌ بزرگ از دارایی‌های مالی به‌ سوی وجه فیزیکی و ایمن اقتصاد» است. پناهگاهی که در دوره‌ تشدید ریسک‌های ژئوپلیتیک در کانون توجه قرار می‌گیرد.

این تحلیلگر در ادامه بر نادرست بودن برخی روایت‌های رایج درباره وابستگی رشد قیمت طلا به بدهی سنگین آمریکا تأکید می‌کند و می‌گوید: اینکه آمریکا به خاطر حجم بالای بدهی، قصد دارد طلاهایش را بفروشد و بدهی‌ها را تسویه کند، هیچ مبنای منطقی و اقتصادی ندارد. سیاست‌های مالی واشنگتن همچنان بر پایه‌ انتشار اوراق و تنظیم نرخ بهره استوار است، نه بر تبدیل طلا به ابزار تسویه بدهی.

به اعتقاد فلفلانی، چنین برداشت‌هایی «به سوءفهم نسبت به اقتصاد پولی و دارایی‌های ذخیره‌ای دامن می‌زند» و موجب می‌شود تحلیل عمومی از رفتار بازار طلا از بستر عقلانی خود فاصله بگیرد.

او روند کنونی را نشانه‌ تثبیت یک نگاه تازه در بازارهای جهانی می‌داند: تا زمانی که نظام‌های مالی از شوک‌های ژئوپلیتیک و بحران بدهی عبور نکرده‌ باشند، طلا همچنان در مدار نااطمینانی حرکت خواهد کرد.

نقش سیاست پولی آمریکا و نرخ‌های بهره فدرال‌رزرو

فلفلانی نقش سیاست پولی آمریکا و نرخ‌های بهره فدرال‌رزرو را یکی از مؤلفه‌های کلیدی در نوسان‌های اخیر طلا دانست. وی یادآور می‌شود: در زمانی‌که فدرال‌رزرو نرخ بهره را کاهش می‌دهد، عملاً بازار به سمت دارایی‌های غیربهره‌ای مثل طلا حرکت می‌کند. این کاهش، هم سیگنال تقویت بازارهای کالایی است و هم عامل تضعیف نسبی دلار.

به گفته‌ این تحلیلگر بازار، تجربه‌ دوران کرونا نمونه‌ روشنی از همین منطق است. در آن مقطع، فدرال‌رزرو با رساندن نرخ بهره به نزدیک صفر، پیام حمایتی به اقتصاد تزریق کرد؛ اقدامی که به‌صورت همزمان موجب جهش قیمت مجموعه کالاهای پایه، ازجمله نفت و طلا شد.

فلفلانی توضیح داد: وقتی دلار ضعیف می‌شود، طلا به‌ازای هر اونس بالا می‌رود؛ برعکس، با تقویت دلار، فشار فروش در طلا ایجاد می‌شود.

وی تأکید می‌کند: تناسب معکوس میان نرخ بهره و قیمت طلا، قاعده‌ای تثبیت‌شده در ادبیات مالی است؛ بدین معنا که هرگاه دورنمای سیاستی فدرال‌رزرو کاهشی باشد یا بازار انتظار ثبات طولانی نرخ را داشته باشد، قیمت طلا میل صعودی پیدا می‌کند.

به تعبیر فلفلانی، چنانچه مانند شرایط فعلی، در کنار این سیاست‌ها نااطمینانی‌های ژئوپلیتیک نیز وجود داشته باشد، واکنش بازار تشدید می‌شود و طلا با سرعت بیشتری به سطح بالاتر می‌رسد.

خرید طلا به مثابه خرید بیمه‌نامه برای استقلال مالی کشورها

جنون جهانی طلامهدی بنی‌اسدی، کارشناس بازار ارز، در گفت‌وگو با قدس روند صعودی کم‌سابقه بهای جهانی طلا را نشانه‌ای از تغییر نظم پولی جهان دانست و خاطرنشان می‌کند: هرچند طلا مدت‌هاست دارایی امن شناخته می‌شود، اما اتفاقی که این روزها می‌افتد فقط یک تصمیم اقتصادی نیست؛ پشت این خریدهای گسترده، تحولی در اعتماد جهانی به دلار در جریان است.

به گفته‌ بنی‌اسدی، پس از بلوکه‌شدن ذخایر ارزی ایران و روسیه توسط آمریکا، بسیاری از کشورها به این تصمیم رسیدند که دلار دیگر یک ابزار معاملاتی خنثی نیست؛ بلکه نوعی اهرم فشار سیاسی است. به همین دلیل بانک‌های مرکزی در حال خرید انبوه طلا هستند تا به‌تعبیر او «یک بیمه‌نامه برای استقلال مالی خود تهیه کنند».

او می‌افزاید: هر کشوری که سهم بیشتری از طلا در ذخایر رسمی‌اش دارد، میزان وابستگی کمتری به دلار دارد و این یعنی سطح بالاتری از مصونیت سیاسی و مالی. این کارشناس بازار ارز همچنین به بحران بدهی و ضعف ساختار پولی در غرب اشاره می‌کند و می‌گوید: «بدهی دولت آمریکا از ۳۵ تریلیون دلار گذشته و نرخ بهره در برخی مقاطع حتی منفی شده است. در چنین شرایطی طبیعی است که طلا جذاب‌تر شود و دولت‌ها بخواهند بخشی از دارایی خود را به طلا تبدیل کنند.

بنی‌اسدی تأکید می‌کند: وقتی در گذشته در دوره‌های بحرانی مردم به طلا پناه می‌بردند، حالا خودِ دولت‌ها و بانک‌های مرکزی هستند که چنین کاری می‌کنند؛ یعنی بی‌اعتمادی از سطح جامعه به درون نظام‌های مالی جهان رسیده است.

ایران حدود  ۸  درصد  از  ذخایر  رسمی  خود  را  به  طلا  اختصاص  داده،  اما  ترکیه  بیش  از ۲۰ درصد  و  روسیه  بیش  از  ۲۵  درصد. اگر هدف ساخت  اقتصاد  غیر قابل  تحریم و مقاوم است، باید افزایش ذخایر طلا را در اولویت قرار دهیم. به گفته‌ او، جهان به‌ سمتی پیش  می‌رود که «اعتماد با طلا سنجیده می‌شود» و برنده این دوران، کشورهایی خواهند بود که زودتر در این مدار تازه جای بگیرند.

منبع: قدس آنلاین

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha